تصور کنید که برای یک سفر رؤیایی برنامهریزی میکنید: تصمیم میگیرید که در ایام نوروز به یک مسافرت یک هفتهای بروید و مثلاً 5 میلیون تومان هزینه کنید. دو شب ویلا اجاره خواهید کرد و برای بقیه ایام هتل میگیرید؛ با قطار سفر میکنید و برای گشت و گذار در مقصد یک خودرو کرایه خواهید کرد. البته فقط یک مشکل در اینجا وجود دارد: مقصدتان را مشخص نکردهاید که این به نوبه خود همه برنامهریزیهای دیگرتان را تحت الشعاع قرار میدهد و آنها را بی فایده و بلااستفاده میکند.
شاید تصور چنین سناریویی برای شما خنده دار به نظر برسد، اما هیچ بعید نیست که چیزی شبیه به این را در رابطه با بازاریابیتان انجام بدهید.
به خاطر داشته باشید که همگی مؤلفههای مرتبط با بازاریابی، از جمله وبسایت، تبلیغات، بیلبورد، سئو، ایمیل مارکتینگ و موارد مشابه، همگی جزئیات یا تاکتیکهای بازاریابی و ابزارهایی هستند که به شما کمک میکنند تا بهجایی که میخواهید برسید؛ اما مقصد شما نیستند. طبیعتاً بدون یک مقصد و برنامهریزی برای انتخاب و دنبال کردن بهترین مسیر به منظور رسیدن به آن مقصد همه آن تاکتیکها فقط وقت، انرژی و پول شما را هدر خواهند داد، بدون اینکه نتیجهای را دربرداشته باشند. چیزی که در اینجا میتواند دستتان را بگیرد و چراغ راهتان باشد، «استراتژی» است.
بسیاری از کسبوکارها بدون تعیین استراتژی فقط روی تاکتیکها سرمایهگذاری میکنند. در واقع، اگر ادعا کنیم که اغلب آنها اساساً با مفهوم استراتژی بیگانهاند سخن گزافی نگفتهایم. در این مطلب تلاش میکنیم تا شما را با مفهوم استراتژی و جزئیات مرتبط با آن و همچنین مزایای داشتن استراتژی آشنا کنیم تا در دام برنامهریزیهای بیهدف و بیمقصد و مقصود نیفتید. در انتها نیز به یک روش ساده و مؤثر برای تنظیم استراتژی اشاره خواهیم کرد.